صبح پرتقالی رو سر تقاطع پیاده کردم ، قندون پرسید: بابا چرا پیاده شد؟
گفتم: برای اینکه با تاکسی بره اداره .
لوس میشه و با ناز میگه: نه مامان، بابا با تاکسی نره .
منم با لطافت گفتم: آخه پسرم بابا باید بره اداره.
و جواب شنیدم: بابا با ماشین بره، شما با تاکسی برو.
*** یه حسی بهم میگه قندون رو تو بیمارستان عوض کردن :))
درباره این سایت